موضوع محوری سال ۰۳-۱۴۰۲

این یک داستانشنیدنیاست، حتما آن را بخوانید.

نفس‌نفس می‌زدم خیلی تشنه بودم در این خانه خرابه‌ی زشت حتی خبری از آب هم نبود، به مامان ایران گفتم: من تشنه‌ام پس کی آب رو میارن؟ مامان گفت: خبر رسیده جیره آب امروزمون کمی دیرتر میرسه یک کم بیشتر تحمل کن عزیزم.

سحر ۱۴ ساله قصه ما یاد قدیما افتاد یعنی زمانی که هنوز توی خونه کوچولوی باصفای خودشون زندگی میکردن، اون روزا همه چی بهتر بود، همه خوشحال‌تر بودن، آب داشتن، غذاهای بهتر و تازه‌تری میخوردن، اون روزا حتی خورشیدم مهربون تر بود و این‌قدر سوزنده نبود شاید چون هنوز آب داشتن.

اما یه دفعه ورق برگشت. همه چیز از هشدارهایی تلویزیونی شروع شد؛ میگفتن سطح آب زیرزمینی خیلی پایین رفته، مردم باید در مصرف آب صرفه‌جویی کنن خیلی ها جدی نگرفتن اما یه دفعه فاجعه‌های عجیبی شروع شد مثلا یه باره زمین زیر پامون خالی می‌شد، چند نفر جونشونو به خاطر این قضیه از دست دادن یه عده خونه و ماشینشون رو، اینطور که میگفتن این فاجعه بخاطر “فرونشست” بود. ما مجبور شدیم به خاطر این فاجعه که هرلحظه ممکن بود ما رو ببلعه خونه قشنگمون رو تخلیه کنیم و بیاییم به یک منطقه امن‌تر در اطراف شهر.

یه دفعه صدای همهمه، منو از خاطراتم بیرون کشید صدای ماشین حمل آب بود، سریع دویدم سمت ماشین که سهمیه آب امروز از دستم نره. توی این گرما باید توی این صف طولانی هم بیاستیم. خدایا من دیگه خسته شدم و دیگه تحمل این بدبختی رو ندارم میخوام برم خونه، گرممه، تشنه ام الانه که از حال برم…

آه اینجا که تخت خودمه! یعنی همه چی یه کابوس بود؟! باورم نمیشه خدایا مرسی.

اما این چه کابوسی بود؟ من نمیخوام این کابوس هیچ وقت اتفاق بیفته چیکار کنم؟ باید فردا از خانم معلم اطلاعات بیشتری بگیرم.

داناب و سواد آبی در سال ۰۳-۱۴۰۲ بر فهم بهتر فاجعه “فرونشست” بدلیل برداشت آب بیشتر از ظرفیت و توان سفره های آب زیرزمینی؛ تمرکز دارد.

در این صفحه، محتواهای متنی _ تصویری و… برای استفاده دبیران محترم، دانش آموزان عزیز و همه کسانی که رویای “نجات آب” با برگرداندن تعادل به منابع آب را دارند؛ در اختیار شماست.